زوجین پس از ازدواج، زمانهای زیادی را با هم سپری میکنند. در این ایام فرصت درک متقابل برای آنها فراهم است. معمولاً زوجین به اهمیت تفاهم واقف هستند و زمان لازم برای درک کردن هم را دارند، اما بسیاری از زوجین از میزان تفاهم به وجود آمده ابراز رضایت نمیکنند. یکی از موانع این تفاهم این است که هر کدام منتظر میمانند تا دیگری پیشقدم شود. زوجین بیشتر از آنکه دنبال این باشند که آنها چه باید بکنند تا تفاهم بیشتری ایجاد شود، به دنبال این هستند که همسرشان چه میکند و چه نمیکند که تفاهم رضایتبخش ایجاد شود. بهترین کار برای ایجاد تفاهم این است که زوجین به دنبال راهی برای خود باشند تا به تفاهم نزدیکتر شوند. برای این کار باید با دقت در حرفها و در رفتار همسرشان چیزهای مطلوب و نامطلوب او را شناسایی کنند و حتیالامکان به سوی مشترکات حرکت کنند. درصورتی که در موضوعی همگرایی لازم برای درک، توافق و تفاهم وجود ندارد، برنامهی دقیقی برای همگرایی تدارک ببینند.
در بسیاری موارد نقطهی انفصال در دستیابی به تفاهم در اثر نگرشها و باورهایی است که طی سالها شکل گرفته است. زوجین باید بدانند همانطور که آنها نمیتوانند در مدت کوتاهی باورها و نگرشهای خود را تغییر دهند، همسرشان نیز نمیتواند آن را به سرعت و بهراحتی تغییر دهد.
مهر و محبت بین زوجین باعث همدلی میشود که خود نوعی تفاهم ایجاد میکند. حداقل میتوان گفت عدم تفاهم مشکلات کمتری ایجاد میکند. زوجین اگر یکدیگر را به همان شکلی که هستند، دوست داشته باشند، از زندگی در کنار هم لذت برده و در تعادل به سر میبرند. در این صورت اگر تفاوتی وجود داشته باشد، تنش کمتری ایجاد میکند و آنها به سوی درک متقابل و زندگی صلحآمیز در کنار هم پیش میروند.
زوجین باید بدانند که هیچوقت آنها عین هم نخواهند بود؛ بنابراین بهتر است تفاوتها را بپذیرند و اجازه ندهند که این تفاوتها مانع تفاهم آنها شود. یک راه برای پذیرش این تفاوتها و تفاهم، گفتوگوی منطقی و مؤثر است. در یک گفتوگوی منطقی، این تفاوتها منجر به ایجاد خلاقیت و باز شدن مسائل از پنجرههای متفاوت است که این تنوع نگرش میتواند به نتایج خلاقانه منجر شود و ایجاد تنش نمیکند.
یکی دیگر از آسیبهای تفاهم، زندگی برای دیگران است. زوجین باید بدانند که خود، خانوادهی مستقلی هستند که در این نهاد مقدس هنجارها و قوانین خاصی براساس نگرشهای آنان به وجود آمده است. درصورتیکه این هنجارها شکل گرفته و مورد پذیرش اعضای خانواده قرار گرفته باشد، دستیابی به تفاهم آسانتر است. اگر هنجارها براساس نظرات دیگران شکل بگیرد، هر بار با قرار گرفتن افراد جدید این هنجارها تغییر میکند و امکان دستیابی به تفاهم وجود ندارد. تشکیل هنجارهای مورد پذیرش زوجین در خانه و تعهد نسبت به آنها تفاهم را در زندگی بیشتر میکند. برعکس دنبالهرویهای کورکورانه میتواند مانعی بر راه دستیابی به تفاهم باشد. به ویژه این تأثیرپذیری اگر از خانوادهها باشد، میتواند حساسیتهایی را نسبت به خانوادهی همسر ایجاد کند و با تقابل با خانوادهی همسر، باز هم مشکلی بر تفاهم اضافه میشود.
زوجین باید به اهمیت تفاهم در زندگی واقف باشند و بدانند در صورت ایجاد تفاهم، آنها در آرامش بیشتری زندگی میکنند. حداقل برای آرامش خود هم که شده در راه دستیابی به تفاهم تلاش کنند.
معمولاً زوجین به اهمیت تفاهم واقف هستند و زمان لازم برای درک کردن هم را دارند، اما بسیاری از زوجین از میزان تفاهم به وجود آمده ابراز رضایت نمیکنند. یکی از موانع این تفاهم این است که هر کدام منتظر میمانند تا دیگری پیشقدم شود. زوجین بیشتر از آنکه دنبال این باشند که آنها چه باید بکنند تا تفاهم بیشتری ایجاد شود، به دنبال این هستند که همسرشان چه میکند و چه نمیکند که تفاهم رضایتبخش ایجاد شود. بهترین کار برای ایجاد تفاهم این است که زوجین به دنبال راهی برای خود باشند تا به تفاهم نزدیکتر شوند. برای این کار باید با دقت در حرفها و در رفتار همسرشان چیزهای مطلوب و نامطلوب او را شناسایی کنند و حتیالامکان به سوی مشترکات حرکت کنند. درصورتی که در موضوعی همگرایی لازم برای درک، توافق و تفاهم وجود ندارد، برنامهی دقیقی برای همگرایی تدارک ببینند.
در بسیاری موارد نقطهی انفصال در دستیابی به تفاهم در اثر نگرشها و باورهایی است که طی سالها شکل گرفته است. زوجین باید بدانند همانطور که آنها نمیتوانند در مدت کوتاهی باورها و نگرشهای خود را تغییر دهند، همسرشان نیز نمیتواند آن را به سرعت و بهراحتی تغییر دهد.
مهر و محبت بین زوجین باعث همدلی میشود که خود نوعی تفاهم ایجاد میکند. حداقل میتوان گفت عدم تفاهم مشکلات کمتری ایجاد میکند. زوجین اگر یکدیگر را به همان شکلی که هستند، دوست داشته باشند، از زندگی در کنار هم لذت برده و در تعادل به سر میبرند. در این صورت اگر تفاوتی وجود داشته باشد، تنش کمتری ایجاد میکند و آنها به سوی درک متقابل و زندگی صلحآمیز در کنار هم پیش میروند.زوجین باید بدانند که هیچوقت آنها عین هم نخواهند بود؛ بنابراین بهتر است تفاوتها را بپذیرند و اجازه ندهند که این تفاوتها مانع تفاهم آنها شود. یک راه برای پذیرش این تفاوتها و تفاهم، گفتوگوی منطقی و مۆثر است. در یک گفتوگوی منطقی، این تفاوتها منجر به ایجاد خلاقیت و باز شدن مسائل از پنجرههای متفاوت است که این تنوع نگرش میتواند به نتایج خلاقانه منجر شود و ایجاد تنش نمیکند.
یکی دیگر از آسیبهای تفاهم، زندگی برای دیگران است. زوجین باید بدانند که خود، خانوادهی مستقلی هستند که در این نهاد مقدس هنجارها و قوانین خاصی براساس نگرشهای آنان به وجود آمده است درصورتیکه این هنجارها شکل گرفته و مورد پذیرش اعضای خانواده قرار گرفته باشد، دستیابی به تفاهم آسانتر است. اگر هنجارها براساس نظرات دیگران شکل بگیرد، هر بار با قرار گرفتن افراد جدید این هنجارها تغییر میکند و امکان دستیابی به تفاهم وجود ندارد. تشکیل هنجارهای مورد پذیرش زوجین در خانه و تعهد نسبت به آنها تفاهم را در زندگی بیشتر میکند. برعکس دنبالهرویهای کورکورانه میتواند مانعی بر راه دستیابی به تفاهم باشد. به ویژه این تأثیرپذیری اگر از خانوادهها باشد، میتواند حساسیتهایی را نسبت به خانوادهی همسر ایجاد کند و با تقابل با خانوادهی همسر، باز هم مشکلی بر تفاهم اضافه میشود.
زوجین باید به اهمیت تفاهم در زندگی واقف باشند و بدانند در صورت ایجاد تفاهم، آنها در آرامش بیشتری زندگی میکنند. حداقل برای آرامش خود هم که شده در راه دستیابی به تفاهم تلاش کنند.
اساسا همه افراد، حتی اگر بسیار هم با یکدیگر همراه باشند، میتوانند از نکات کوچکی که برای بهتر کردن روابط وجود دارند، استفاده کنند کسانی که در روابط خود مشکل دارند، ممکن است پیش از بهبودبخشی، به برخی تغییرات جدی نیاز داشته باشند.
افرادی که خوب رابطه برقرار میکنند، همیشه با استفاده از تغییراتی جزئی میتوانند ارتباطشان را با دیگران بهتر کنند. از سوی دیگر، این مسائل کوچک است که جمع شده و کیفیت و صفات این رابطه را تعیین میکنند. بنابراین، حتی اگر رابطه شما را نمیتوان بهعنوان نمونهای کاملا مناسب توصیف کرد.
انجام نکات ریز لیست شده در این مطلب یا نکاتی از این دست که ممکن است بتوان آنها را از حاشیه بیرون آورد و از سیم به زر تبدیل کرد را عادت خودسازید.حال به توضیح و تفسیر آنها میپردازیم تا پس از آن بتوانید چگونگی بهکارگیری این نکات را بیاموزید.
1 - بیان احساسات
شما بهطور حتم همسرتان را دوست دارید و او هم این را میداند، اما این بدان معنا نیست که آنها نیاز به شنیدن آن ندارند. «اساسا دریافتهام که میزان ابراز علاقه به همسرم با میزان صمیمیت من با او کاملا متفاوت است. اگرچه فکر میکنم احساس صمیمیت است که نسبت به دیگر روشهای موجود، مرا به بیشتر بیان کردن آن ترغیب میکند.
هر راهی به او این اجازه را میدهد که بداند من همیشه به او فکر میکنم.»
چیزی که در اینجا باید در مورد آن احتیاط کرد، تکرار بیش از حد این رفتار است. بهخصوص اگر طرف مقابلتان در آن زمان با شما احساس نزدیکی نکند.
2 - کنار گذاشتن همه چیز
به راستی شما میتوانید میزان دوست داشتن خود را با متوقف کردن هر کاری که به آن مشغول هستید و توجه به همسرتان، ابراز کنید. این نکته، بهویژه اگر درست هنگامی صورت گیرد که شما او را پس از دوری به نسبت طولانی ملاقات میکنید، مثلا وقتی از سفر به خانه بازمیگردد، بسیار کارساز است.
«کارهای کوچکی که همسرم انجام میدهد، باعث میشود تا احساس خوبی داشته باشم. گاهی که به منزل میآیم همه کارهایش را رها میکند و جلوی در به استقبالم میآید.»این هم یکی از روشهای تأثیرگذاری است که بهطور قابل توجهی به خلقوخوی گیرنده آن بستگی دارد.
3 - توجه
وقتی کسی به آنچه شما انجام دادهاید، توجه دارد، احساس خوبی به شما دست میدهد. بنابراین در جایی که آنها وقت، انرژی و توجه به خرج دادهاند، توجه کنید. وقتی همسرتان لباس تازهای میپوشد، موهایش را مدلی جدید کوتاه میکند، از عطری خوشبو استفاده میکند، یا هر چیز دیگری را که تغییر میدهد، شما باید به آن توجه کنید.
بگذارید او بداند که متوجه آن تغییر شدهاید. بهخصوص اگر آن عمل را به خاطر شما انجام داده، همانند پوشیدن لباسی که میدانسته مورد پسند شماست. چه زمانی که کاری را برای خوشایند شما انجام دهند و چه حتی وقتی به خاطر شما نباشد، تعریف کردن آنها را نمیآزارد، بلکه این کار قدردانی شما را نشان میدهد.
4 - اجازه دهید آنها متوجه تحتتأثیر قرار گرفتن شما بشوند
این مورد در واقع یک مشکل عمده است. بهنظر برای مردها نسبت به زنها، مشکل مهمتری است. در حقیقت مسئله این است که، موضوعی که شما را تحتتأثیر قرار داده به چه میزان جزئی بوده است. همه دوست دارند بدانند کاری که آنها برای جلب توجه شما انجام دادهاند، چه بوده است.
برای این مورد یک استنباط هم وجود دارد. بگذارید زمانی که به آنها افتخار میکنید، آنها متوجه شوند. اگر طرف مقابل به میزان قابل ملاحظهای وقت و انرژی صرف موضوعی میکند تا نتیجه جالب توجهی مانند کم کردن میزان زیادی از وزنش، تکمیل پروژهای عظیم و پیچیده، غلبه بر خشم یا مواردی از این قبیل که دستاوردی دشوار را دربر میگیرند، به دست بیاورد، بگذاریم درک کنند که شما برای آنچه انجام دادهاند یا در برابر آن استقامت کردهاند، به آنها افتخار میکنید. این عمل باعث ایجاد حس بهتر و انگیزه بیشتر در تلاشهای جدی آنها در آینده خواهد شد.
5 - به یاد داشتن لحظات خاص و تقسیم آن
وقتی برای مدت زمانی هر چند هم کوتاه در کنار هم هستید، لحظههای فراموش نشدنی زیادی خواهید داشت. همانطور که مدت طولانیتری با هم هستید، آنها بیشتر و بیشتر میشوند. با اینکه ممکن است برخی از خاطرات کم اهمیت نخستینتان را از یاد ببرید اما همواره مجموعهای از آنها (خاطرهها) شما را همراهی خواهند کرد. هنگامی که زندگی روزمرهتان را مرور میکنید.
شاید چیزی شما را وادار کند تا یکی از این لحظات به یادماندنی برای شما یادآوری شود. وقتی این اتفاق رخ میدهد در واقع شما به مرور آن لحظه میپردازید. اگر در کنار فردی هستید که دوستش دارید، همان موقع خاطره را با او در میان بگذارید. اگر هم با او نیستید، سعی کنید موقعیتهایی که باعث شده تا این خاطره فراموش نشدنی بهوجود آیند یا چگونگی خلق این احساس را به یاد آورید و بعدا آنها را به او بگویید.
6 - خریدن هدیههای کوچک بدون مناسبت
گرفتن هدیهای کوچک بدون هیچ دلیلی برای کسی که دوستش دارید همواره کاری ساده است. برای همسرتان گل یا (به شرطی که برای لاغرکردن خود رژیم سختی نداشته باشد) شکلات بگیرید و برای شوهرتان یکسری جدید ابزار یا هر آنچه به آن علاقه دارد بخرید. ممکن است تعریف هر کس از یک هدیه کوچک متفاوت باشد. برای مثال یک هدیه کوچک حداکثر 2هزار تومان هزینه دارد.
شاید شما پول بیشتری داشته باشید و توانایی خرید یک هدیه یک میلیون تومانی را هم داشته باشید یا شاید هم کمتر بودجه داشته باشید. هر چقدر هم این مبلغ کم باشد، اهمیتی ندارد. این کار تنها برای این است که نشان دهید به فکر آنها هستید و بهمنظور تهیه هدیهای که او به آن علاقه دارد، حاضرید خود را به دردسر بیندازید.
7 - آماده کردن شام مورد علاقه او
این مورد تلاش زیادی لازم ندارد ولی میتواند تأثیرات زیادی داشته باشد. بهویژه اگر تا به حال آن را انجام نداده باشید، بسیار متفاوت پیش میرود و مفهوم برتری بهوجود میآورد. این هم روش دیگری برای بیان اینکه شما آنها را دوست دارید به فکرش هستید و علاقهمندید تا وقت، تلاش و توجهتان را انجام اعمال خاصی به آنها اختصاص دهید.
همچنین اگر میدانید بیرون شام خوردن برای او مطلوب است، میتوانید در یک رستوران میزی رزرو کرده و او را به آنجا ببرید که این کار هم بسیار دلچسب است.
پروتز آلت تناسلی گزینه ای برای درمان اختلالات نعوظ در مردان است. این دستگاه نرم، قابل انعطاف و تورم است. ساده ترین نوع آن متشکل از یک جفت رم و قابل انعطاف میله جراحی است که در آلت تناسلی مرد کاشته می شود.
با استفاده از این نوع ایمپلنت آلت تناسلی مرد همیشه نیمه سفت بوده و برای شروع رابطه جنسی تنظیم شده است. امروزه بسیاری از مردان پروتزهای نرم و هیدرولیکی را انتخاب می کنند چرا که به مردان اجازه می دهد هر زمان تمایل داشته باشند آن را نصب کنند و مخفی کردن آن هم خیلی راحت است.
برای استفاده از پروتز آلت تناسلی همواره یک دلیل مشخص طبی وجود دارد که با روش های طبیعی درمان نمی یابد، هر چند گاهی استفاده از این پروتزها برای بازسازی آلت تناسلی در هنگام نعوظ به ایجاد انحنا در آلت منجر می شود. استفاده از این دستگاه منجر به خونریزی غیرقابل کنترل و یا عفونت می شود.
پروتز آلت تناسلی گزینه ای برای درمان اختلالات نعوظ در مردان است. این دستگاه نرم، قابل انعطاف و تورم است. ساده ترین نوع آن متشکل از یک جفت رم و قابل انعطاف میله جراحی است که در آلت تناسلی مرد کاشته می شود.
با استفاده از این نوع ایمپلنت آلت تناسلی مرد همیشه نیمه سفت بوده و برای شروع رابطه جنسی تنظیم شده است. امروزه بسیاری از مردان پروتزهای نرم و هیدرولیکی را انتخاب می کنند چرا که به مردان اجازه می دهد هر زمان تمایل داشته باشند آن را نصب کنند و مخفی کردن آن هم خیلی راحت است.
برای استفاده از پروتز آلت تناسلی همواره یک دلیل مشخص طبی وجود دارد که با روش های طبیعی درمان نمی یابد، هر چند گاهی استفاده از این پروتزها برای بازسازی آلت تناسلی در هنگام نعوظ به ایجاد انحنا در آلت منجر می شود. استفاده از این دستگاه منجر به خونریزی غیرقابل کنترل و یا عفونت می شود.