آیا اسیر یک رابطه مخرب و اعتیادآور شدهاید؟ یا شاید هم نشانههای خودخواهی در رابطه را تجربه میکنید؟ قبل از اینکه کنترل همه چیز از دستتان بیرون رود، سعی کنید همه چیز را مرتب کرده و درمورد مسائل و مشکلات مختلف با طرفمقابلتان صحبت کنید. این مقاله توصیهها و پیشنهادات مفیدی برایتان ارائه میکند و کمکتان میکند بتوانید با خودخواهی در رابطه مقابله کنید.
“ازدواج رابطهای بین زن و مرد است که استقلال آن یکسان، وابستگی آن دوطرفه و التزام آن متقابل است.”
خودخواهی در رابطه علت زمینهای شکست بسیاری از روابط است. هیچ چیز نمیتواند ناراحتکنندهتر از همسری باشد که توجه، عشق و نگرانی نسبت به شما ندارد. خودخواهی در رابطه از موارد کوچک شروع میشود و بهتدریج شکل عادت به خود گرفته تا جاییکه طرفمقابل شدیداً مورد اذیت قرار میگیرد.
خودخواهی در رابطه به چه معناست؟
روابط نمودی عالی از عشق و توجه هستند که در قلب انسان خانه دارد. درحالیکه رابطهای که بر مبنای عشق و تعهد باشد هر روز بیشتر از دیروز رشد میکند، رابطهای که مبتنی بر خودخواهی و بیاحترامی باشد، به همان میزان ترسناک است. بااینکه نباید توقع کاملترین بودن را از همسرتان داشته باشید، اما باید درک کنید که داشتن یک حس توجه و تعلق برای شکوفایی و دوام رابطه الزامی است. خودخواهی در رابطه زمانی شروع میشود که هرکدام از دو طرف شدیداً درگیر نیازهای جسمی یا احساسی خود باشند و کمترین میزان توجه را به همسر خود معطوف کنند.
همسر خودخواه با لبریز کردن رابطه از انتظارات بیاندازه خود که معمولاً مبنای غیرمنطقی دارند، به طور منفی بر رابطه حکمرانی میکند. انکار کامل احساسات برای همسرتان، که قرار بودن نیمه گمشده شما باشد چیزی نیست جز خودخوهی محض در رابطه. وقتی طرف مورد ظلم واقع شده قادر نباشد علت چنین رفتار غرمنطقی را از همسر خودخواه خود درک کند، مشکل شدیدتر خواهد شد. هر صحبت و بحثی درمورد این رابطه رو به تنزل توسط همسر خودخواه تکذیب شده و به نظر میرسد که رابطه رو به تباهی است. بدون هیچ تردیدی خودخواهی موجب اعتیادآور و مخرب بودن رابطه میشود.
نشانههای خودخواهی در رابطه
تشخیص علامتهای خودخواهی در رابطه بسیار دشوار است. یک تغییر ناگهانی و غیرقابلانتظار در رفتار همسر، از جمله اولین نشانههای وجود مشکل است. تغییر رفتاری میتواند بنا به دلایل مختلف باشد، مثل استرس یا فشارهای کاری، اما به این معنا نیست که فرد نباید به سوالات شما پاسخ گوید. ممکن است همسرتان به تلفنهای شما جواب ندهد و یا حتی در خانه با حرف نزدن با شما، نادیدهتان بگیرد، در اتاقی دیگر بخوابد و یا حتی از شام یا ناهار خوردن با شما طفره رود. بااینکه طبیعی است که در هر رابطه زمانهای بالا و پایین وجود دارد اما اگر همسرتان به طور کلی شما را نادیده میگیرد، انگار که اصلاً وجود ندارید، مطمئناً مشکلی جدی وجود دارد.
دعوا نمک زندگی است، لازمه رابطه است اما میزان بیتوجهی و رفتارهای غیرمنطقی همسر، در صورت خودخواه بودن او شدت بسیار بیشتری پیدا میکنند. ممکن است جور دیگر هم باشد: انتظارات جزء لازمههای رابطه است اما مرز باریک جداکننده انتظارات و انتظارات بیش از حد معمولاً توسط همسران خودخواه نادیده انگاشته میشود. هر عمل یا رفتاری از سوی همسر که موجب سوءاستفاده حدی جسمی و ذهنی طرف مقابل شود میتواند یکی از نشانههای حاد خودخواهی در رابطه به شمار رود.
چطور بر خودخواهی در رابطه غلبه کنید؟
غلبه بر خودخواهی در رابطه کار سختی نیست. چیزی که نیاز دارید این است که قبل از اینکه دست به اقدامات افراطی بزنید، افکار و احساسات طرفمقابل را در نظر بگیرید. در زیر به چند راه برای تقویت رابطهتان اشاره میکنیم.
همه چیز به گفتگوی درست بستگی دارد!
یکی از مهمترین عوامل تخریب رابطه، نبود گفتگو و ارتباط کلامی است. وقتی هر دو طرف قادر به بیان خواستهها و انتظارات خود به همدیگر نباشند، راه برای خصوصیات منفی مثل خستگی و عصبانیت به رابطه باز میشود. گفتگوی درست رمز حل مسائل قبل از اینکه به مشکل تبدیل شوند است. هیچوقت برای حرف زدن با همسرتان تردید نکنید اگر با موقعیتی برخورد کردید که احتمال بروز سوءتفاهم در آن وجود دارد، بلافاصله آن را با همسرتان روشن کنید. بااینکه چشمها برای ابراز احساسات شما به همسرتان کافی هستند اما بهتر است که از کلمات استفاده کنید. یادتان باشد، رمز کار این است که به طرز موثری حرفهای دلتان را ابراز کنید!
اعتماد متقابل اهمیت زیادی دارد!
اعتماد کردن به همسر برای حفظ رابطه حیاتی است. وقتی اعتماد وجود نداشته باشد، خودخواهی به رابطه صدمه میزند. بعد از برهم خوردن اعتماد متقابل است که دو طرف کمکم فقط به خودشان فکر میکنند. اگر به همسرتان اعتماد نداشته باشید، کاملاً به این معنا است که به دلایلی اشتباه در آن رابطه هستید و آن رابطه اگر درست نشود منجر به جدایی خواهد شد. حتی اگر اختلاف و مشاجره پیش بیاید، نباید سعی کنید از کاه کوه بسازید. از بیاحترامی و بیادبی با همسرتان پرهیز کنید. هرچه که باشد شما عاشق هم هستید!
از کلام محبتآمیز استفاده کنید!
لذت دوست داشتن و دوست داشته شدن هیجانانگیزترین احساس در دنیاست. خودخواهی در ازدواج معمولاً با این واقعیت در ارتباط است که بعد از گذشت مدتی از رابطه، زوجها همدیگر را نادیده میگیرند. یک “دوستت دارم عزیزم” ساده میتواند سالیان سال عشق و محبت را بین شما نگه میدارد اما در مشغولیتهای زندگی عشق و محبت گم شده است. برای زوجهایی که به تازگی ازدواج کردهاند خیلی مهم است که ویژگیهایی از همسرشان که دوست دارند را تحسین کرده و آنها را صادقانه به زبان بیاورند. در روابط طولانیمدت، فریب و فیلم بازی کردن راه به جایی نمیبرد. تحسین و تمجید واقعی باعث خوشحال شدن طرفمقابلتان میشود. همه ما به توجه نیاز داریم؛ درواقع، این غریزه انسان است که دوست داشته شود، تحسین شود و به او توجه شود. پس اجازه ندهید شعله محبت بین شما خاموش شود. در رابطه با همسرتان خودتان باشید؛ هیچوقت تظاهر به چیزی که نیستید نکنید تا خودخواهی در رابطهتان ایجاد نشود.
از حق خودتان دفاع کنید!
عشق به خودی خود قدرتی جادویی دارد که فرد را به طور کامل میسوزاند. چشمهای منطق و عقلانیت از زندگی ناپدید میشوند. اگر شما شدیداً از خودخواهی در رابطهتان در عذاب هستید و تنها دلیل اینکه در این رابطه ماندهاید، عشق به همسرتان است و هنوز منتظر هستید که اوضاع بهتر شود، واقعاً ستودنی است. اما تا کی میخواهید عذاب بکشید؟ رابطه عذاب کشیدن نیست، باید از رابطه لذت ببرید. از حق خودتان دفاع کنید. اگر همه تلاشتان را برای درست شدن او کردهاید اما هنوز هم وضعیت به همان اندازه ناامیدکننده است، دیگر هیچ دلیلی برای ماندن در آن رابطه ندارید. از اینکه همه تلاشتان را کردهاید و از آن رابطه بیرون آمدهاید احساس غرور کنید. مطمئن باشید که زندگی روی خوش دیگری برای شما دارد. سعی کنید زندگیتان را از نو بسازید. احمقانه است که با کسی بمانید که هیچ توجهی به شما ندارد. هیچوقت به دلایل اشتباه خودتان را به عذاب نیندازید؛ این حق شما نیست! پس از آن بگذرید.
خودخواهی در رابطه معمولاً به این دلیل که فرد به دلایلی اشتباه در آن رابطه است، ایجاد میشود؛ اما اگر عشق ذات و ماهیت رابطه شما باشد، وجود خودخواهی غیرممکن خواهد بود. اما هر رابطه سالمی از خودخواهی به دور نیست. همیشه یادتان باشد:
“اگر خودتان را دوست نداشته باشید، هیچوقت نمیتوانید واقعاً کسی را دوست داشته باشید. عشق شما به دیگران هم خودخواهانه خواهد شد. همه آن برای پر کردن آن بخش گمشده از خودتان است. به همین دلیل نمیتوان به عشق آنهایی که خودشان را دوست ندارند اعتماد کرد.”
همه میدانند که سالهای نوجوانی هم برای نوجوانان و هم والدین آنها میتواند سالهای سختی باشد. همه آن تغییرات جسمی در طول بلوغ باعث میشود نوجوانان احساس بیدست و پا بودن کرده و به خودشان نامطمئن شوند.
این مسئله مخصوصاً درمورد دخترها با رسیدن قاعدگی بیشتر صادق است. برای یک دختر، اولین عادت ماهیانه یک مرحله مهم جسمی و نشانه زن شدن است. اما میتواند سردرگمکننده و ترسناک هم باشد، مخصوصاً اگر دچار مشکلات خاصی مثل قاعدگیهای نامنظم یا سندرم پیش از قاعدگی هم بشوند.
بیشتر مسائلی که نوجوانان در آغاز عادت ماهیانه با آن رو به رو میشوند، کاملاً طبیعی است. درواقع، بسیاری از دختران و زنان یک روز با یکی از مشکلات برخورد میکنند.
سندرم پیش قاعدگی
این سندرم شامل علائم جسمی و روحی است که بسیاری از خانمها درست قبل از عادت ماهیانه با آن روبهرو میشوند، مثل:
• جوش
• نفخ
• خستگی
• کمردرد
• درد سینه ها
• سردرد
• یبوست
• اسهال
• هوسهای غذایی
• افسردگی یا ناراحتی
• زودرنجی
• مشکل در تمرکز
• مشکل در کنار آمدن با استرس
دخترهای مختلف ممکن است برخی یا کلیه این علائم را تجربه کنند. این سندرم در ۷ روز قبل از شروع عادت ماهیانه در بدترین وضعیت خود و خیلی زود پس از شروع شدن آن خاتمه مییابد. اما دخترها معمولاً علائم مربوط به سندرم پیش قاعدگی را تا سالها پس از شروع عادت ماهیانه شان تجربه نمیکنند.
بااینکه دلیل اصلی این سندرم شناخته شده نیست، اما به نظر میرسد که دلیل آن تغییرات سطح هورمونها و تاثیر آن بر موادشیمیایی موجود در مغز است. در طول نیمه دوم چرخه قاعدگی، میزان پروژسترون در بدن بالا میرود. بعد ۷ روز قبل از عادتماهیانه سطح پروژسترون و استروژن هر دو کاهش مییابد.
به نظر میرسد بدن برخی دخترها نسبت به این تغییرات هورمون حساستر از بقیه است. اگر این علائم در دخترتان شدید بود و در فعالیتهای طبیعی او اخلال ایجاد کرد حتماً با پزشک او مشورت کنید.
دل درد
دخترهای زیادی در چند روز اول عادت ماهیانه دچار دل درد میشوند. این دل درد بخاطر پروتاگلاندین، ماده شیمیایی موجود در بدن است که باعث شل شدن عضلات در انقباض رحم میشود. این انقباضات ناخواسته ممکن است خفیف یا تیز و شدید باشند.
خوشبختانه این دلدردها معمولاً فقط چند روز باقی میماند اما اگر دخترتان دچار دلدردهای بسیار شدید شده که باعث شد نتواند به مدرسه برود، حتماً با پزشک مشورت کنید.
قاعدگی نامنظم
۲ تا ۳ سال بعد از اولین عادت ماهیانه طول میکشد که بدن دختران بتواند یک چرخه منظم در خود ایجاد کند. طی این دوران، بدن خود را با ریزش هورمونهایی که در دوران بلوغ ترشح میشود، تنظیم میکند. و “منظم” بودن در افراد مختلف متفاوت است. چرخه معمول یک زن بزرگسال، ۲۸ روز است درحالیکه برای بعضی ۲۱ روز و برای بعضی دیگر تا ۴۵ روز است.
تغییر سطح هورمونها باعث میشود عادت ماهیانه دختری در یک ماه کوتاه بوده (فقط چند روز طول بکشد) و در ماه بعدی طولانیتر شود (تا یک هفته طول بکشد). ممکن است چند ماه عادت نشود و بعد دو چرخه را پشت سر هم داشته باشد یا یک ماه درمیان دچار خونریزی شدید یا کم شود.
اما هر دختری که فعالیت جنسی دارد و یک ماه عادت ماهیانه نشود، باید به پزشک مراجعه کند تا مطمئن شود که باردار نیست. و اگر عادت ماهیانه دختر شما هنوز بعد از ۳ سال الگوی مشخص و منظمی پیدا نکرده است، یا ۴ یا ۵ عادت ماهیانه منظم داشته و بعد یک ماه پریود نشده یا پریود او نامنظم میشود، حتماً او را نزد پزشک ببرید. همچنین اگر چرخه او کمتر از ۲۱ روز یا بیشتر از ۴۵ روز است و یا ۳ ماه بعد از شروع اولین عادت ماهیانه قاعدگی نداشته است، حتماً دکتر را مطلع کنید.
قاعدگی تاخیری
دخترها در زمانهای مختلفی برای اولین بار قاعده می شوند. بعضی در ۹ یا ۱۰ سالگی برای اولین بار عادت ماهیانه را تجربه میکنند درحالیکه بعضی دیگر در سنین نوجوانی. پس اگر دخترتان از آن دسته است که دیر قاعده میشود، لزوماً به این معنا نیست که مشکلی دارد.
زمان عادت ماهیانه شدن دختران برای اولین بار تا حد زیادی به ژنتیک آنها بستگی دارد. دخترها معمولاً در همان سنی که مادرها و مادربزرگهایشان برای اولین بار قاعده شدند، آن را تجربه میکنند. همچنین، برخی نژادها به طور متوسط زودتر از بقیه پریود میشوند. بعنوان مثال، به طور متوسط، دختران نژاد افریقایی-امریکایی زودتر از دختران سفیدپوست عادت ماهیانه میشوند.
اگر دخترتان تا سن ۱۵ سالگی یا ۳ سال بعد از بلوغ هنوز عادتماهیانه نشده است، او را نزد پزشک ببرید.
با اینکه بیشتر مشکلات مربوط به عادت ماهیانه معمولاً جای نگرانی ندارد، اما چند مشکل وجود دارد که جدیتر هستند و نیاز به توجه بیشتر دارند:
آمنوره (قاعده نشدن)
دخترهایی که پریودشان در سن ۱۶ سالگی یا ۳ سال پس از بلوغ آغاز نشده است، دچار آمنوره اولیه هستند که معمولاً بخاطر یک ناهنجاری ژنتیکی، عدم توازن هورمونی و یا مشکل ساختاری اتفاق میافتد. هورمونها هم مسئول آمنوره ثانویه هستند که زمان اتفاق میافتد که قاعدگی دختری که عادت ماهیانه عادی داشته است، یکمرتبه به مدت ۶ ماه یا ۳ چرخه عادی قاعدگیش، قطع میشود.
ازآنجا که بارداری دلیل اصلی آمنوره ثانویه است، همیشه باید در چنین شرایطی مورد بررسی قرار گیرد. علاوه بر عدم توازن هورمونی، سایر چیزهایی که ممکن است موجب آمنوره اولیه و ثانویه شود عبارتند از:
• استرس
• افزایش یا کاهش وزن غیرعادی
• آنورکسیا آمنوره میتواند نشانه این باشد که دختری وزن زیادی کم کرده و دچار آنورکسیا شده است)
• قطع داروهای ضدبارداری
• مشکلات تیروئید
• کیستهای تخمدان
• سایر مشکلاتی که بر سطح هورمونها اثر میگذارد
یک چیز دیگری که میتواند موجب آمنوره اولیه و ثانویه شود ورزش زیاد (معمولاً دو استقامت، باله، اسکیت و ژیمناستیک) در کنار رژیمغذایی ضعیف است که موجب کاهش وزن نامناسب و ناتوانی در افزایش وزن در زمان رشد میشود. اما این هیچ ارتباطی به ورزشی که در زنگ ورزش یا ورزشهای تیمی مدرسه و در کلاسهای ورزشی باشگاه انجام میدهید ندارد. برای اینکه ورزش جلوی قاعده شدن را بگیرد، فرد باید چندین ساعت در روز ورزشهای سخت انجام دهد و میزان کافی کالری، ویتامین و موادمعدنی هم به بدن او نرسد.
منوراژی (قاعدگیهای سنگین و طولانی)
طبیعی است که قاعدگی دختری در بعضی روزها شدیدتر از روزهای دیگر باشد اما نشانههای منوراژی شامل کثیف شدن کامل یک عدد نواربهداشتی در یک ساعت و ادامه آن برای ساعات طولانیتر یا عادت ماهیانهای که بیشتر از ۷ روز طول بکشد، میباشد. دخترانی که دچار منوراژی هستند، بعضی اوقات مجبور میشوند در خانه مانده و به مدرسه نروند چون نگران هستند که نتوانند در مدرسه خونریزیشان را کنترل کنند.
متداول ترین مورد منوراژی عدم توازن بین سطح استروژن و پروزسترون در بدن است که باعث میشود آندومتر (پوشش رحم) ساخته شود. وقتی آندومتر بالاخره در دوران قاعدگی ایجاد شد، خونریزی سنگین خواهد شد.
ازآنجا که نوجوانان زیادی دچار کمی عدم توازن هورمون در دوران قاعدگی هستند، منوراژی چندان پدیده نادری نیست. اما در برخی موارد، خونریزی شدید قاعدگی میتواند در اثر مشکلاتی نطیر مشکلات زیر ایجاد شود:
• فیبرویدها (رشدهای خوشخیم) یا پلیپ در رحم
• مشکلات تیروئید
• مشکل در لخته سازی خون
• التهاب یا عفونت واژن یا گردنه رحم
اگر دخترتان دچار پریودهای شدید یا پریودهایی که بیشتر از ۷ روز طول میکشد، میشود حتماً او را نزد پزشک ببرید.
دیسمنوره (قاعدگی دردناک)
دیسمنوره دو نوع دارد که قاعدگی به شدت دردناک میباشد که میتواند در توانایی رفتن دختر به مدرسه، درس خواندن و یا حتی خوابیدن او اخلال ایجاد کند:
۱٫ دیسمنوره اولیه یک مشکل بسیار متداول در نوجوانان است و بخاطر یک بیماری یا مشکل دیگری ایجاد میشود. درواقع، مقصر اصلی پروستاگلاندین است، همان ماده شیمیایی که دلدردهای قاعدگی را ایجاد میکند. میزان بالای پروستاگلاندین میتواند موجب حالت تهوع، استفراغ، سردرد، اسهال، کمردرد و دل دردهای شدید شود. خوشبختانه این علائم فقط یک تا دو روز طول میکشند.
۲٫ دیسمنوره ثانویه که دردی است که بخاطر یک مشکل جسمی مثل پلیپ یا فیبروید موجود در رحم، اندومتریوز، بیماری التهاب لگن یا آدنومیوز (بافت رحمی که در بافت عضلانی رحم رشد میکند) ایجاد میشود.
دل درد داشتن به مدت یک تا دو روز در هر ماه عادی است اما اگر دخترتان علائم بسیار شدید نشان داد که در فعالیت های روزمره او ایجاد اخلال کرد، حتماً با پزشک مشورت کنید.
اندومتریوز
در این وضعیت، بافتی که معمولاً فقط در رحم یافت میشود شروع به رشد خارج از رحم میکند—در تخمدانها، لولههای فالوپ یا سایر قسمتهای حفره لگن. این مسئله موجب خونریزی غیرطبیعی، دیسمنوره و درد عمومی لگن میشود.
برای تعیین اینکه آیا مشکلی نیاز به درمان دارد یا نه، پزشک سوالات مختلفی میپرسد و یک معاینه فیزیکی کامل انجام میدهد. همچنین ممکن است معاینه لگن، پاپ اسمیر (Pap smear)، آزمایش خون (برای بررسی سطح هورمونها) و یا آزمایش ادرار هم بگیرد. اگر یک مشکل ساختاری یا یک مشکل رشد وجود داشته باشد، سیتی اسکن انجام میگیرد. این آزمایشات درکنار هم به پزشک کمک میکند تعیین کند چطور یک مشکل باید درمان شود.
تومورهایی مثل پلیپ یا فیبروید معمولاً برداشته میشود و اندومتریوز هم با دارو یا جراحی درمان میشود. اگر فرد دچار عدمتوازن هورمونی باشد، پزشک هورموندرمانی با قرص های ضدبارداری یا داروهای هورمونی دیگر را تجویز خواهد کرد.
و برای درد قاعدگی که هیچ مشکل پزشکی خاصی علت آن نباشد، استفاده از داروهای ضدالتهاب موثرترین روش درمان است. مشکلاتی مثل اختلال لخته شدن خون یا مشکلات تیروئید نیاز به درمان با داروهای خاص دارد.
با اینکه در بیشتر مشکلات قاعدگی جای نگرانی وجود ندارد اما برخی علائم نیاز به مراجعه به پزشک دارد. این مسئله مخصوصاً زمانیکه چرخه قاعدگی دختر تغییر میکند اهمیت بیشتری دارد. پس درصورت مشاهده موارد زیر دخترتان را نزد پزشک ببرید:
• در سن ۱۵ سالگی هنوز پریود نشده است یا بعد از گذشت ۳ سال از اولین قاعدگی هنوز عادت ماهیانه او منظم نشده است. علت اصلی آن میتواند عدمتوازن هورمونی باشد که احتمالاً نیاز به درمان دارد اما میتواند نشانگر مشکل جسمی دیگی هم باشد.
• عادت ماهیانه او قطع شده یا بعد از منظم شدن یکمرتبه نامنظم میشود. اگر چرخه قاعدگی دخترتان کمتر از ۲۱ روز یا بیشتر از ۴۵ روز است و یا ۳ ماه پشت سر هم بعد از اولین عادت ماهیانهاش پریود نشد، حتماً به اطلاع پزشک برسانید.
• دچار پریودهای سنگین و طولانی میشود. در برخی موارد، از دست رفتن خون زیاد موجب آنمی ناشی از کمبود آهن میشود. همچنین خونریزی شدید میتواند نشانه وجود تومور در رحم، مشکل تیروئید، یک عفونت و یا مشکل در لختهسازی خون باشد.
• دچار پریودهای خیلی دردناک میشود. دل درد داشتن برای چند روز طبیعی است اما اگر مشکلات او آنقدر زیاد بود که دخترتان نتوانست در فعالیتهای روزمره خود شرکت کند، حتماً به اطلاع پزشک برسانید. ممکن است یک مشکل جسمی مثل اندومتریوز داشته باشد که موجب درد میشود.
وقتی دخترتان یک دوره خیلی بد از دلدردهای قاعدگی یا سندرم پیش قاعدگی را تجربه میکند، میتوانید به او کمک کنید که آرامتر شود. به او پیشنهاد کنید که:
• یک رژیمغذایی متعادل داشته باشد که در آن از مقدار زیادی میوه ها و سبزیجات استفاده شود.
• مصرف نمک (چون باعث احتباس آب میشود) و همچنین کافئین (که استرس او را زیاد میکند) خود را کاهش دهد.
• از موادغذایی حاوی کلسیم استفاده کند که شدت دردها و علائم قاعدگی را کاهش میدهد.
• برای دلدرد، سردرد و کمردرد خود از مسکنهایی مثل استامینوفن یا ایبوپروفن استفاده کند.
• در وان آب داغ دراز بکشد یا یک شیشه داغ روی شکمش قرار دهد تا آرامتر شود.
اگر متوجه شدید که پریودهای معمولی دخترتان باعث ناراحتی او میشود و در زندگی او اخلال ایجاد میکند، حتماً با پزشک درمور او مشورت کنید تا مطمئن شوید که هیچ مشکل خاصی ندارد. گاهیاوقات، هورموندرمانی که معمولاً به شکل قرصهای ضدبارداری تجویز میشود به کاهش علائم مربوط به این عادات ماهیانه کمک میکند.
اما مهمترین راهی که میتوانید با آن به دخترتان کمک کنید این است که با او حرف بزنید و برایش توضیح دهید که بدترین و آزاردهندهترین وضعیتهایی که همراه با عادت ماهیانه میآید هم طبیعی است و به مرور زمان بهتر میشود. و وقتی دچار علائم جسمی و روحی قاعدگی میشود سعی کنید با او آرامتر رفتار کنید.
یک رابطه از دو آدم کاملاً متفاوت تشکیل میشود که تصمیم میگیرند از آن به بعد با هم زندگی کنند. وقتی این دو نفر پیش هم میآیند، سبکهای ارتباطی خاص خود، علایق و عدم علایق سطوح انرژی، حس شوخطبعی، نیاز به تحریک فکری و سطح فعالیت جسمی خود را وارد رابطه میکنند. آنها با در نظر گرفتن تفاوتهایشان، درمورد زمان و فعالیتهایشان با هم صحبت میکنند. مشخص است که سطح میل جنسی و تمایل به فعالیت جنسی نیز به اندازه بقیه مسائل بین این دو نفر متفاوت است. به همین دلیل، همیشه زمانهایی خواهد بود، چه مرد باشید و چه زن، که یکی از شما آماده فعالیت جنسی است اما دیگری حتی فکرش را هم نمیتواند در آن لحظه به سر راه دهد. باوجود کلیشههایی که ممکن است در جامعه ببینید، همیشه اینطور نیست که این مرد باشد که به دنبال رابطه جنسی است و این زن است که نمیخواهد. اینکه شما دو نفر چطور تفاوتهایتان را کنترل و مدیریت کنید است که تعیین میکند زندگی جنسی لذتبخشی خواهید داشت یا دچار تعارضات جدی و شدید در این زمینه میشوید.
بهترین کاری که یک زوج وقتی میفهمند دچار تفاوت در تمایلات جنسی هستند، انجام دهند این است که توافق کنند در این مورد با هم حرف بزنند. خیلی وقتها زوجها فکر میکنند اگر حرف نزنند و فقط بگذارند که زمان بگذرد، درست میشود اما اینطور نیست. در این شرایط آنها به جای اینکه درست با هم حرف بزنند، با اشاره کردن، شوخیهای کنایهدار، اتهام زدن و از این قبیل شروع میکنند. این باعث بروز ناراحتی و در آخر عصبانیت و کینه میشود. از یک طرف دیگر هم اگر همیشه دست رد به سینه همسرتان بزنید، او احساس خستگی، تنهایی، ناامنی و تردید درمورد درست بودن رابطهتان خواهد کرد. اگر در چنین موقعیتی هستید، میتوانید ببینید که هر دوی این شرایط دردآور هستند. اولین قدم برای حرف زدن درمورد این تفاوتها این است که با فکر کردن دمورد آن شروع کنید، طوریکه هر دو طرف سعی کنند در کنار هم موضوع را درست کنند نه اینکه به اتهام زدن، قضاوت کردن یا انتقاد ختم شود. وقتی آزادانه درمورد آن حرف بزنید، میتوانید نقطه نظرات طرف مقابلتان را فهمیده و سعی کنید درکنار هم راهکارهایی برای برطرف کردن آن پیدا کنید.
احتملاً بهترین راه برای چنین گفتگوی مثبتی این است که اول صادقانه برای خودتان تحلیل کنید که در درونتان چه میگذرد. اگر این شما هستید که میل جنسیتان پایین است، ببینید آیا از سطح فعالیت جنسی خود راضی هستید؟ آیا زمانهایی که خسته هستید، توانایی خود برای تحریک شدن را دستکم میگیرید؟ آیا فکر میکنید به اندازه کافی جذاب نیستید و همسرتان به سمت شما کششی ندارد؟ آیا پیشرویهای همسرتان به نظر شما تهاجم به وقت و انرژی شماست؟ آیا از دست همسرتان عصبانی هستید یا فکری منفی به او دارید؟ اینها فقط چند دلیل برای پایین بودن تمایلات جنسی در افراد هستند.
اگر این شما هستید که میلجنسیتان بالاتر است، شما هم باید به درون خودتان رفته و ببینید از رابطه جنسی به چه نحو استفاده میکنید. آیا فکر میکنید زمانهایی که میدانید احتمالاً “نه” میشنوید، بیشتر به رابطه جنسی تمایل پیدا میکنید؟ آیا تصور میکنید که رابطه جنسی تنها راهی است که احساس میکنید همسرتان دوستتان دارد؟ آیا از رابطه جنسی برای خلاص شدن از دست اضطرابها یا کمک به خوابیدن در شب استفاده میکنید؟ آیا از رابطه جنسی برای شادتر کردنتان یا به دست آوردن حس جذابیت استفاده میکنید؟
وقتی زوجها شروع میکنند درمورد تفاوتهای خودشان در میل جنسی با هم حرف بزنند، میفهمند که بعضی از اینها یا هیچکدام درموردشان صدق نمیکند. اما وقتی درمورد آن حرف میزنند، میتوانند با نظرات طرف مقابلشان هم آشنا شوند. در این گفتگو، زوجها میتوانند درمورد فعالیتهای دیگری که میتوانند وارد رابطه جنسی خود کنند نیز حرف بزنند. مثلاً، اگر شخصی خسته است، آیا دو طرف میتوانند با ناز و نوازش نزدیکی بیشتری به هم پیدا کنند؟ آیا شخصی که میل جنسی کمی دارد میتواند قبل از اینکه “آره” یا “نه” بگوید کمی پیشنوازی کند و بعد تصمیم بگیرد؟
معمولاً زوجها اگر اختلاف و تفاوت شدید در زمینه میل جنسی داشته باشند، از همان ابتدای رابطه متوجه آن میشوند. اما زمانهای دیگر، هیجان ازدواج کردن یا برآوردن کردن نیاز همسرشان آنقدر زیاد است که به آن توجهی نمیکنند. در این شرایط، تفاوت میل جنسی تازمانیکه رابطه مدتی طول بکشد خود را نشان نمیدهد. گاهیاوقات دلایل آن برای هر دو طرف روشن است اما خیلی وقتها هم دو طرف نمیدانند واقعاً علت این تفاوت چیست. یک چیز قطعی است، فشار آوردن بدون گفتگوی درست فقط مشکل را بدتر میکند چون این اضطراب همه میل جنسی فرد را به کلی از بین خواهد برد. و هرچه که این اختلافات بیشتر طول بکشد، ایجاد خشم، کینه، و افکار و احساسات منفی نسبت به همسرتان هم بیشتر خواهد شد. هرچه زودتر با همفکری و گفتگو و پیدا کردن راهکارهای مناسب سعی در برطرف کردن آن بکنید، حل آن راحتتر خواهد بود.
1.خود را بیخیال نشان دادن
این راهکار معمولاً به یکی از این دو دلیل استفاده میشود. اولین دلیل محافظت از نفستان است. درمورد قرارهای ملاقات عاشقانه، همه آدمها به طریقی از طرد و رد شدن میترسند. وقتی تظاهر میکنید خیلی درگیر نیستید باعث میشود احساس امنیت کنید اما ممکن است از نظر طرف مقابل کناره گیر و بیخیال بیایید و همین او را دلسرد میکند. ایجاد تعادل بین نشان دادن علاقه و حفظ آرامش بهترین راهکار است. یک دلیل دیگر که باعث میشود افراد ملاقات را به بازی بگیرند، به دست آوردن چیزی است که میخواهید، چیزی که اگر مستقیم آن را عنوان کنید به دست نمیآورید. مثلاً، اینکه به یک نفر بگویید عاشقش هستید تا با شما آشنا شود و بعد دیگر به او حتی یک تلفن هم نزنید. این نوع سرکار گذاشتن کاملاً غیرقابل قبول است و موجب یک رابطه سالم نمیشود. اشکالی ندارد که بهترین شکل و شخصیت خودتان را به طرف مقابل نشان دهید و کمی محتاط باشید اما باید جرات داشته باشید و خود واقعیتان را به طرف مقابل نشان دهید.
۲٫ حرف زدن زیاد از حد از روابط قبلی
بااینکه این قبیل اطلاعات در یک نقطه از رابطه بالاخره ردوبدل میشوند اما نباید در اولین مراحل رابطه با جزئیات کامل درمورد آنها بحث شود. شما میخواهید طرف مقابلتان را بیشتر بشناسید و این برای هر دوی شما یک شانس برای شروع دوباره است. به دنبال کشیدن خاطرات گذشته و وارد کردن آن به رابطه جدیدتان اصلاً کار درستی نیست. اگر خاطراتی از روابط گذشته دارید، بهتر است قبل از انیکه یک رابطه جدید را شروع کنید، نزد مشاور بروید و مشکلتان را حل کنید، حداقل تاحدی که به واکنشها و قضاوتهای شما در رابطه جدید تاثیر منفی نگذارد.
۳٫ خیالپردازی کردن درمورد آینده
مردها معمولاً استاد به بازی گرفتن قرار اول هستند اما خانمها درمقابل استاد خیالپردازی کردن هستند. اگر میبینید که هنوز از قرار سومتان نگذشته فرد را در فکرتان برای ازدواج بررسی میکنید، بهتر است به خودتان یادآور شوید که خیلی تند نروید. در ۳ تا ۶ ماه اول رابطه، شما با اکسیتوسین رابطه را میگذرانید، همان مادهای که در شکلات وجود دارد. این ماده حس شادی و خوشحالی ایجاد میکند که در کنار عاشق شدن میآید. مغز شما را این ماده فرح بخش دزدیده و توانایی شما را برای خوب فکر کردن گرفته است. تازمانیکه نتوانستهاید یک نفر را خوب بشناسید و در موقعیتهای مختلف واکنشها و رفتارهای او را مشاهده کنید، به نفعتان است که تصمیم جدی درمورد او نگیرید. به آن تصوری که از آن فرد در خودتان ساختهاید بسنده نکنید. این باعث میشود انتظارات غیر واقعبینانه در خود شکل بدهید که موجب ناکامی و ناامیدیهای آتی میشود.
۴٫ درگیر شدن به جزئیات
این یکی از متداولترین اشتباهات آنهایی است که همیشه نگران هستند. نگرانی میتواند یک عادت عمومی باشد اما اینجا منظور نگرانی درمورد رابطه است: نگرانی از اینکه طرفتان چه گفت، نگرانی از اینکه منظورش چه بود، نگرانی از اینکه شما چه واکنشی به آن داشتید، نگرانی از اینکه اگر رابطه تان خوب پیش نرود، نگرانی از اینکه اگر خوب پیش برود چه، اینکه والدینتان چه واکنشی خواهند داشت و ….اضطراب اعصابتان را خرد خواهد کرد و باعث میشود آنطور که باید جذب طرف مقابل نشوید. سعی کنید اعتماد به نفس داشته و مطمئن باشید که اگر قرار باشد آن رابطه خوب پیش برود، میرود.
۵٫ نادیده گرفتن علامتهای هشدار
اگر طرف مقابل جایی که قرار داشتید جاضر نشد این یک علامت هشدار است. اگر اجازه نداد که به خانهاش زنگ بزنید، یک علامت هشدار دیگر است. علامتهای هشدار زیادی وجود دارد که ممکن است وسوسه شوید نادیدهشان بگیرید، مخصوصاً اگر دوست داشته باشید که آن رابطه را پیش ببرید. بااینکه نباید بدون شواهد و مدارک کافی زود با اولین مشکل قضاوت کنید، اما اگر این رفتارها تکرار شود دیگر قابل توجیه نیستند. زود با این مشکلات برخورد کنید و وقتتان را هدر ندهید.
۶٫ استنطاق کردن
“دوست داری چند تا بچه داشته باشی” اصلاً جمله خوبی برای شروع نیست. میخواهید علاقهتان را با پرسیدن درمورد چیزهایی که دوست دارد و ندارد نشان دهید اما نباید کسی را برای گرفتن اطلاعات تحت فشار بگذارید. اجازه دهید با جلو رفتن زمان بیشتر درمورد آن فرد اطلاعات کسب کنید. اینجا نیاز به صبر و خویشتن داری است.
۷٫ خودداری از صمیمیت
در قدیم خانمها از ترس تعهد زود صمیمی میشدند اما جامعه امروز الزامات و انتظارات زیادتری دارد که باعث میشود تصمیمگیری درمورد اینکه کسی به دردمان میخورد یا نه سخت شود. نمیتوانیم یکجا بند شویم و مدام دنبال فرد بهتر هستیم. ترس از آسیب دیدن، خیانت دیدن یا طرد شدن هم به همان میزان بالا میرود به همین دلیل تا رابطه کمی روی غلطک میافتد سریع صحنه را ترک میکنیم. اگر ترس از تعهد یک مانع است، بهتر است کمی روی عاداتتان کار کنید تا روابطتان.
۸٫ عجله برای شروع کردن، عجله برای تمام کردن
در عشق بیپروا هستید؟ آیا برای اینکه فقط بفهمید آب سرد است در عمق دریا شیرجه میزنید؟ پس این اشتباه مال شماست. اینکه خیلی زود خودتان را درگیر کنید یک علامت هشدار بزرگ است. اگر این عادت را دارید، پس باید قدم هایتان را بشمارید و باملاحظهتر رفتار کنید. اگر هم معمولاً عاشق کسانی میشوید که این اخلاق را دارند، این شما هستید که باید سرعت رابطه را کمی کمتر کنید یا اینکه اصلاً آن رابطه را دنبال نکنید.
۹٫ صادق نبودن درمورد نیازها
اینکه تظاهر کنید همه چیز عالی است فقط برای مدتی اثر دارد. جرات داشتن یک مهارت خیلی عالی برای آنهایی است که برای یک رابطه بزرگانه آمادهاند. تازمانیکه نتوانید نیازهایتان را مستقیماً مطرح کنید، رابطه بچگانهای را دنبال میکنید. جرات داشتن و رک و راست بودن به این معنی نیست که در رابطه رئیسبازی دربیاورید یا زیادهخواهی کنید. فقط باید بتوانید نیازهایتان را مستقیم و بیخجالت مطرح کنید تا بتوانید رابطه موفقی داشته باشید.
۱۰٫ ازخود گذشتگی زیاد برای رابطه
اگر احساس میکنید که بیشتر از آنچه که برای جلب توجه کسی مایه میگذارید، در این رابطه خرج میکنید، پس باید بدانید که این از خود گذشتگیها بیش از اندازه است. معمولاً آدمها وقتی اعتمادبهنفسشان پایین باشد این رفتار را دارند. باید اینقدر برای خودتان ارزش بگذارید که نیازهای خودتان را هم درست مثل نیازهای طرفمقابل محترم بشمارید. این یعنی داشتن یک رابطه متعادل. یک رابطه موفق همیشه باید دوطرفه باشد و دو طرف به همان اندازه که دریافت میکنند باید مایه بگذارند.
اگر فکر میکنید در رابطهای هستید که مزایای زیادی دارد اما نقاط ضعفی هم دارد که باید اصلاح شود، بهتر است به دنبال راههای موثر برای حل این مشکلات و تضادها باشید. مشاوره راه خوبی برای کنترل و هدایت مشکلات روابطتان است.